×
جدیدترین خبرها

یادداشت/ حمیدرضا محمدی
نقدی بر عنصر قانونی بزه همکاری با دولت متخاصم

  • کد نوشته: 2302
  • ۸ بهمن
  • ۰
  • یکی از مواد اولیه فصل سوم قانون مجازات اسلامی-تعزیرات ماده 508 این قانون میباشد. ماده مذکور بدین شرح عنصر قانونی همکاری با دولت متخاصم را به منصه ظهور نشانده است.
    نقدی بر عنصر قانونی بزه همکاری با دولت متخاصم

    گروه باشگاه وکلای جوان_حمیدرضا محمدی وکیل پایه یک دادگستری؛ یکی از مواد اولیه فصل سوم قانون مجازات اسلامی-تعزیرات ماده ۵۰۸ این قانون میباشد. ماده مذکور بدین شرح عنصر قانونی همکاری با دولت متخاصم را به منصه ظهور نشانده است.

    ماده ۵۰۸-هر کس یا گروهی با دول خارجی متخاصم بهر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید در صورتی که محارب شناخته نشود به یک تا ده سال حبس محکوم میگردد.

    نحوه نگارش ماده مذکور از چند جهت قابل انتقاد است. اولین نقد، تعیین عبارت گروه به عنوان اشخاص مشمول این مجازات است، در واقع امر افراد و گروه ها قابلیت شمول ماده ۵۰۸ را بر همکاری های خود با دول خارجی متخاصم را دارا هستند، اما سوال این است که به چه نحوی یک گروه توانائی همکاری با دولت متخاصم خارجی را داراست و پس از همکاری مجازات حبس در انتظار گروه است؟ در واقع آیا مجازات حبس تعیینی در این ماده در انتظار گروه است و یا اعضای آن؟ گروه در هر حالتی که باشد(جمعیت، شرکت، موسسه غیرتجاری، شرکت عملی و …) اساسا یک مفهوم انتلکتوئل (اعتباری) بوده و مجازات حبس برای یک مفهوم اعتباری قابلیت تعیین و اجرا ندارد.

    در واقع مقنن در زمان تصویب این ماده منظور خویش را اعضای این گروه قرار داده اند اما نحوه نگارش این متن به نحوی بوده است که گوئی مجازات موضوع این ماده در انتظار اصل گروه است که با توجه به عدم قابلیت اجرا، اساسا این امر سالبه به انتفای موضوع میباشد. بدیهی است که مجازات اصل گروه تابع احکام عمومی قانون مجازات اسلامی در خصوص مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی است.

    همچنین با بیان نقد اول، نقد دیگری به این ماده وارد است به این نحو که حال که غایت قانونگذار از ذکر عبارت گروه به اعضا مشخص شد؛ آیا در صورتی که یک گروه اقدام به همکاری با دولت متخاصم بنماید، صرفا اشخاص همکاری کننده مسئول بوده و یا کلیه اعضا مجازات میشوند؟ به عنوان مثال در صورتی که یک حزب سیاسی قانونی در جمهوری اسلامی ایران با یک دولت متخاصم وارد ارتباط و همکاری علیه کشور ایران شود و این گروه صدها عضو را دارا بوده باشد، مجازات موضوع این ماده در انتظار کلیه اعضاست؟ چه اعضائی که پس از ثبت نام در این حزب تا به حال به ساختمان مرکزی آن هم مراجعه ای ننموده باشند.

    بدیهی است با توجه به اصل شخصی بودن کیفر، این مجازات در انتظار کلیه اعضائی است که راسا مباشرت و یا مشارکتی در بزه معنونه داشته اند و نه سایر اعضا که با این وصف، قانونگذار مبادرت به استفاده از حشو نموده و عبارت “گروه” در این ماده عبارتی زائد است و حشو امری در شان قانونگذار نیست.

    نقد سوم وارد بر این ماده اجمال عبارت دولت در این ماده میباشد، عبارت دولت در این ماده به تعریف قانونی نرسیده است و سایر قوانین نیز مفهوم این عبارت را مورد تعیین قرار نداده اند و معیارهای تعریف دولت توسط متفکران حقوق عمومی احصا شده اند. با این حال مسائل مهمی قابل طرح است، اساسا آیا دول خودخوانده مشمول این ماده هستند یا خیر؟ دول خوانده عبارت هستند از دولی که ماهیت بین المللی ندارند اما رهبران آن ها ادعای حکومت مستقل دارند، گروه تروریستی داعش به همین شکل حاکم بر مناطق اشغالی بوده است. همچنین آیا همکاری با دولی که جمهوری اسلامی ایران آن ها را به رسمیت نمیشناسد قابلیت شمول بر این ماده را داراست یا خیر؟ به عنوان مثال رژیم صهیونیستی به جز در دوره ای کوتاه در رژیم پهلوی که به صورت دوفاکتو (مشروط و موقت) در ایران به رسمیت شناخته شد و در طول تاریخ به جز از این دوره، در دوره دیگری ماهیت مستقل سیاسی به خود نیافت و حتی از پائینترین سطوح روابط دیپلماتیک نیز برخوردار نشد، اکنون اگر شخصی به همکاری با رژیم صهیونیستی پرداخته و در ایران یافت و یا به ایران اعاده شد، مقام قضائی قابلیت استناد به این ماده به عنوان عنصر مادی این بزه را داراست یا خیر؟(صرفنظر از احکام مقرر قوانین خاص). چه عدم شناسائی رژیم صهیونیستی در برخی موارد منجر به صدور قرار موقوفی تعقیب در خصوص اتهامات این رژیم نیز گشته است.

    نقد دیگری که به این ماده وارد است، اساسا قانون در خصوص مفهوم عبارت متخاصم مجمل است. عبارت تخاصم میتواند دارای معانی زیادی باشد، قدر متیقن این است که دولتی که جمهوری اسلامی ایران با آن جنگ مستقیم(و نه نیابتی) دارد دولتی متخاصم است. اما در موارد بسیاری دولت متخاصم میتواند دولتی باشد که تخاصم را به عرصه سیاست کشانده است؛ به عنوان مثال دولت ایالات متحده آمریکا پس از نقض برجام و یا حمایت برخی اشخاص و تامین مالی تروریسم منطقه ای در خاورمیانه، میتواند مفهوم متخاصم سیاسی را به خود بگیرد.

    همچنین در مواردی جنگی بین صحابه یک رابطه دیپلماتیک وجود ندارد اما طرفین میتوانند در حالت آماده باش جنگی(نظیر ایامی که دولت جمهوری اسلامی ایران یکی از پایگاه های نظامی خارجی در کشور عراق را هدف موشک قرار داد) باشند و در این صورت، در حالتی که جنگی فی ما بین طرفین موجود نیست اما احتمال وقوع جنگ کشور را در بالاترین میزان آماده باش جنگی در چهار دهه اخیر قرار داده است، آیا میتوان دو کشور را متخاصم دانست و مشمول ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی و یا خیر؟ همچنین در صورتی که در جنگی بین دو کشور دیگر، جمهوری اسلامی ایران از نظر سیاسی و یا حتی نظامی، پشتیبان و در جبهه یکی از طرفین باشد و در صورتی که حتی عملیات مستشاری نیز در جنگ علیه یکی از طرفین وجود داشته باشد، آیا دولتی که روبروی دولت دیگری که در جبهه سیاسی جمهوری اسلامی ایران است ایستاده است، مشمول این ماده میباشد و یا خیر؟ این موارد همگی ابهام های قانونگذار است که شاید صحیح تر این باشد که مورد اصلاح قرار گیرد.

    تذکر: یادداشت مذکور نفیا و یا اثباتا در خصوص هیچ مساله سیاسی اظهارنظر ننموده است و بیان فرضیات و احتمالات جهت درک بهتر موضوع توسط خوانندگان گرامی است.

    انتهای پیام/

    5/5 - (2 امتیاز)

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *