گروه باشگاه پژوهشگران جوان، محمدمهدی هادی نژاد کارشناس حقوق، از بدو هوشمندی بشریت در کره زمین و آغاز زندگی اجتماعی، همواره بنابر تجربیات و سلایق متفاوت اختلاف نظرهایی میان انسانها یا به بیانی دیگر، تابعان جوامع وجود داشته است.
اشخاص درون جوامع مذکور که به اجتنابناپذیر بودن این اختلافات اعتقاد پیدا کردند، اقدام به ایجاد روشهای گوناگونی برای حل این اختلافات نموده و مصنوعاتی مانند قانون، قضاوت، داوری و… را خلق کردند؛ کما آنکه مطابق آراء بسیاری از صاحبنظران، «حقوق» بود که باعث بقاء و همچنین پیشرفت خارج از باور بشریت گردید.
با گذشت چند هزار سال و گسترش جوامع بشری و همچنین ارتباط بیشتر میان آنها، رفتهرفته این اختلافات بیش از پیش و پیچیدهتر شدند و روشهای بدوی حل اختلاف نیز دیگر پاسخگو نبودند؛ پس انسانها به گسترش علوم خود در حوزههای مربوط به حل اختلافات نیز توجّه بیشتری نمودند. از دایر کردن نهادهای قدرت برای حل این اختلافات گرفته تا تسریع اعمال تغییرات در قوانین، مطابق با سیالیت فرهنگ.
در قرون معاصر با نزدیکتر شدن دولت_کشورها به یکدیگر و به اصطلاح خلق «جامعه بینالملل» به شکل نوین، اختلافات بین دول نیز نسبت به قرنهای گذشته پیچیدگی غیرقابل قیاسی پیدا کرده و روشهای حل آنها نیز دشواری نفسگیری یافته است. اصولاً اختلافات بینالمللی را به دو دسته حقوقی و سیاسی تقسیم میکنیم؛ اگرچه تفاوت میان این دو دسته بسیار نامشهود بوده و تمییز و تحدید آنها گاهاً دشوار میباشد.
در حقوق بینالملل اختلافات بینالمللی حقوقی را آن دسته میدانیم که دو یا چند دولت_کشور یا دیگر تابعان حقوق بینالملل(مانند سازمانهای بینالمللی یا شرکتهای چندملیتی) در زمینه مسائل حقوقی اعم از اجرا یا تفسیر یک حق موجود درخواستهای متضادی داشته باشند و به تبع این تضاد درخواست، اختلافی میان ایشان بروز کند.
نکته مثبت درباره این نوع از اختلافات بینالمللی آن است که اصولاً میتوان آنها را با مراجعه به مقررات حقوق بینالملل حل و فصل نمود.
از طرف دیگر، اختلافات بینالمللی سیاسی وجود دارند که اختلاف حاصل از تعارض یا تضاد منافع دولت_کشورها یا دیگر تابعان حقوق بینالملل در باب تغییر یا اصلاح حق موجود و یا ایجاد وضعیت حقوقی جدید میباشد. مبتنی بر مفهوم مخالف انتهای پاراگراف قبل، میتوانیم درک کنیم که اختلافات بینالمللی سیاسی آن دسته از اختلافهایی هستند که اصولاً نتوانیم بر اساس قواعد حقوق بینالملل روشی برای حل و فصل آن بیابیم.
اگرچه کمتر اختلافی را میتوان یافت که صرفاً ماهیت حقوقی یا سیاسی تام داشته باشد، لکن با توجّه به پیچیدهتر بودن اختلافات بینالمللی سیاسی و به تبع روشهای حل و فصل آنها، در ادامه متن به مقایسه سه روش مرسوم غیرحقوقی برای حل اختلافات بینالمللی میپردازیم؛ این سه روش عبارتند از مذاکره دیپلماتیک، پایمردی و میانجیگری.
مذاکره دیپلماتیک را میتوان اوّلین روش حل و فصل اختلافات در سطح بینالملل دانست که ریشه آن به قرنها پیش باز میگردد. مذاکره دیپلماتیک مجموعه گفتوگوهای مستقیم و دوستانه طرفین اختلاف جهت یافتن تفاهم در موضوع اختلاف و همچنین موقعیتی است که منافع طرفین به بهترین نحو رعایت شود.
نکات دارای اهمیت در این روش مستقیم بودن گفتوگوها، انجام آن توسط نمایندگان رسمی طرفین اختلاف، دوستانه بودن و تلاش برای کسب منفعت حداکثری میباشد.
روش کاربردی دیگر در حل و فصل اختلافات بینالمللی به شیوه غیرحقوقی، پایمردی یا مساعی جمیله است. این روش بدین شکل است که طرف سومی که در اختلاف نقشی نداشته و به اصطلاح ذینفع نیست، با جلب رضایت طرفین اختلاف و فراهم کردن موقعیتی برای گفتوگوی ایشان تلاش مینماید تا اختلاف بینالمللی را فیصله بدهد. لازم به ذکر است که دخالت این طرف سوم، صرفاً فراهم کردن محیطی برای طرفین اختلاف بوده و خود در روند گفتوگوها نقش مؤثری ندارد.
نکات مهم این روش به شرح ذیل است: ذینفع نبودن طرف سوم، ناممکن بودن روش مذاکره دیپلماتیک و یا ناامیدی از آن، رضایت طرفین اختلاف از طرف سوم و عدم دخول اراده طرف سوم در جریان گفتوگوها.
روش سوم و آخر که به آن میپردازیم میانجیگری است. میانجیگری نیز تا حد بسیار زیادی شبیه به روش پایمردی است، لیکن از آن جهت متفاوت است که در این روش طرف سوم موضوعات گفتوگو را پیشنهاد کرده و خود نیز مستقیم در آن شرکت مینماید. ویژگی بنیادین میانجیگری «اختیاری» بودن آن است؛ به این معنا که تابعان در این امر که پیشنهاد میانجیگری کنند اجباری ندارند و همچنین در صورت پیشنهاد به طرف سوم، تابع مذکور(اعم از شخصیت حقیقی یا حقوقی) اختیار دارد که پیشنهاد میانجی شدن را رد یا قبول بنماید.
ضمناً لازم به ذکر است که آراء میانجی در روش میانجیگری لازمالاتباع نبوده و طرفین اختلاف برای اطاعت یا عدم اطاعت از آن مختار هستند.
هرکدام از روشهای ذکر شده در پاراگرافهای قبل، دارای ویژگیهای مثبت و منفی مختص خود هستند که در صورت بروز اختلافات بینالمللی، تابعان حقوق بینالملل بنابر شرایط و مصداق میتوانند به آنها مراجعه نمایند.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید