سن قانونی ازدواج

نویسنده: انیس اسدی

سن قانونی ازدواج

یکی از قدیمی ترین نهادها در اجتماعات مختلف بشری ازدواج است. اهلیت طرفین و قصد و رضا و اعلام اراده از شرایط ازدواج می باشند که 2 مورد آخر ارتباط قابل تاملی با سن ازدواج دارند.

ازدواج در سنین پایین بلاخص در زمانی که فردهنوز به بلوغ اجتماعی و روانی لازم نرسیده است، آسیب های جدی برای فرد و خانواده حتی جامعه خواهد داشت و به همین دلیل اسناد بین المللی حقوق بشر به سن ازدواج و رضایت به آن توجه ویژه ای داشتند.

در بند دوم ماده 23 میثاق حقوق مدنی و سیاسی حق ازدواج را ویژه مردان و زنانی میداند که به سن ازدواج رسیده اند. در جریان تدوین میثاق در کمیته سوم مجمع عمومی چند هیئت نمایندگی، رضایت به ازدواج، حداقل سن ازدواج و ثبت ازدواج را مورد بررسی قرار دادند. ماده دو معاهده دولت های عضو را ملزم میکند که حداقل سن ازدواج را به موجب قانون مشخص نمایند.

کمیته حقوق بشر در تفسیر عمومی خود بیان میکند که علیرغم عدم تعیین سن ازدواج در میثاق، این سن باید به نحوی تعیین شود که زوجین بتوانند رضایت کامل و آزاد خود را به شکلی که در قانون مشخص شده است ابراز کنند. کمیته رفع اشکال تبعیض علیه زنان در تفسیر عمومی شماره 21 خود، پیشنهاد میکند سن ازدواج برای مردان و زنان 18 سال باشد.

در فضای عهدنامه حقوق کودک، کودک یعنی هر فرد کمتر از 18 سال، مگر آنکه قانون قابل اجرا برای کودک، سن قانونی را زودتر از آن قرار داده باشد. با توجه به همین تعریف و مواد اعلامیه وین، کمیته مزبور نظر میدهد که حداقل سن ازدواج برای مرد و زن باید 18 سالگی باشد.

در سال 2010 براساس اعلام سازمان ملل متحد، 158 کشور حداقل سن ازدواج دختران بدون نیاز به رضایت والدین را 18 سال و بیشتر و 29 کشور زیر 18 سال را تعیین کرده اند، همچنین 146 کشور ازدواج دختران زیر 18 سال را با رضایت والدین یا تایید مقام یا مرجع مربوطه و 25 کشور ازدواج زیر 15 سال با رضایت والدین را پذیرفتند. در 180 کشور سن ازدواج برای پسران بدون رضایت والدین یا مرجع مربوطه 18 سال و بیشتر بوده است و 8 کشور نیز بیان داشتند که پسران زیر 18 سال بدون رضایت والدین میتوانند ازدواج کنند. در حالیکه در 108 کشور ازدواج آنان نیاز به رضایت والدین یا مرجع مربوطه را دارد و تنها 23 کشور ازدواج پسران کمتر از 15 سال را یا رضایت والدین مجاز دانستند.

سن قانونی ازدواج

تنها 4 کشور در جامعه بین المللی(عربستان-مالدیو-گامبیا و سودان) حداقل سن ازدواج را مشخص نکرده اندو ایران بعد از گینه در بین کشورهای جهان، پایین ترین سن ازدواج برای دختران یعنی 13 سال را در ماده 1041 قانون مدنی، پذیرفته است، البته ازدواج دختران کمتر از 13 سال و پسران کمتر از 15 سال با اذن ولی به شرط مصلحت مولی علیه با مجوز دادگاه امکان پذیر می باشد. در برخی کشور ها علاوه بر تعیین سن ازدواج، حداقل سن برقراری رابطه جنسی نیز مشخص گردیده است.

اخیرا مجلس ملی فرانسه قانون تقویت حمایت از کودکان در برابر خشونت جنسی را تصویب نموده است؛ براساس این مصوبه حداقل سن رضایت به رابطه جنسی 15 سال تعیین شده است. نمایندگان مجلس ملی فرانسه همچنین سن اعلام رضایت داشتن به داشتن رابطه جنسی با محارم را 18 سال تعیین نموده اند. وزیر دادگستری فرانسه بیان داشته که با تصویب این قانون هیچ فرد بزرگسالی نمیتواند در دادگاهها ادعا نماید که با رضایت با فرد زیر سن قانونی رابطه جنسی برقرار نموده است و بدین ترتیب این قانون یک مرحله تاریخی در مبارزه با خشونت جنسی می باشد. براساس این قانون برقراری رابطه جنسی یک بزرگسال با کودک زیر 15 سال یا با فردی از محارم که زیر 18 سال سن دارد، تجاوز تلقی شده و 20 سال حبس دارد. البته یک استثنا نیز قائل شده و آن عشق های دوران نوجوانی است که اگر نوجوانی زیر 15 سال با فردی که حداکثر 5 سال از وی بزرگتر است، رابطه برقرار کرده باشد و اظهار شود که این رابطه براساس عشق بوده است، از شمول این قانون خارج است. در واقع این قانون با تعیین حداقل سن برای برقراری رابطه جنسی با محارم نام آن را از لیست تجاوزات خارج کرده و رسمی و قانونی تلقی نموده است، این درحالی است که زنای با محارم باعث برهم خوردن نظم جامعه و امنیت آن میگردد، استحکام خانواده را نابود کرده و سلامت بشر را با تهدیدهای جدی مواجه میسازد. خطر آشکار شدن ژن های معیوب در جفت گیری روابط خانوادگی خیلی نزدیک خیلی بیشتر است، به عبارت دیگر هرچه رابطه جنسی با افراد نزدیک باشد، احتمالا تولد کودک ناقص، معیوب و عقب مانده بیشتر است، به همین علت توصیه میشود از ازدواج فامیلی باید خودداری کرد! ارتباط با محارم همچنین میتواند آمار سقط جنین در فرانسه را نیز افزایش دهد. در فرانسه اگر آمار تجاوز کودکان بسیار زیاد بوده است، آیا  ارتباط با محارم آن را کاهش میدهد؟ میتوان این معنا را از آن برداشت کرد که به بچه‌های دیگران تجاوز نکنید و هر کسی به بچه ی خودش؟؟!!

در واقع اگر کسی به بچه خودش تعرض کند، امکان شکایت از آن بچه گرفته شده و در آمار هم جزء تجاوزات ثبت نمیشود و اینگونه آمار تجاوزات در فرانسه کاهش می‌یابد!

همانطور که بیان شد این در حالی است که درفضای عهدنامه حقوق کودک، کودک یعنی هر فرد کمتر از 18 سال! و با توجه به همین تعریف و مواد اعلامیه وین، کمیته مزبور نظر میدهد که حداقل سن ازدواج برای مرد و زن باید 18 سالگی باشد. آیا این منطقی است که حداقل سن ازدواج 18 سال و حداقل سن برقراری رابطه جنسی 15 سال باشد؟ مگر فرد زیر 18 سال کودک محسوب نمیشد؟!

این در حالی است که در اسلام روابط خارج از ازدواج معنا ندارد و زنا نامیده شده که از گناهان کبیره است و از موجبات حد در اسلام به شمار میرود و بسیار تقبیح شده و در قوانین جاری کشور نیز برای انجام زنا و زنای با محارم مجازات قانونی در نظر گرفته شده که در صورت اثبات قابل اجرا خواهد بود. پيدايش عمل زشت زنای با محارم و شيوع آن، بدون شك نظام خانواده و رابطة پدري و فرزندي را متزلزل مي‌سازد. رابطه‌اي كه نه تنها موجب شناخت نسبت‌ها و روابط اجتماعي است كه ضامن حمايت كامل از فرزندان و باعث بقاي نسل سالم در سايه محبت عميق انساني به شمار مي‌آيد.

با شايع شدن عمل زنا حال چه زنای با محارم و چه غیر از آن، به تدريج ميل و رغبت افراد به ازدواج به عنوان راه طبيعي و مشروع اشياع غريزه جنسي كم‌تر مي‌شود. ناديده گرفتن غريزه طبيعي و غفلت انسان‌ها از غايت و هدف اصلي ازدواج، انسانيت را تهديد به نابودي مي‌كند. آثار آن در جوامعي كه زنا را آزاد گذاشته كاملاً مشهور است و اگر فكري نشود و طرحي انديشيده نشود، به مرور زمان اشاعه روز افزون اين عمل، جامعه انساني را نابود خواهد كرد.

اگر بساط ازدواج و نكاح برچيده شود و عمل زشت زنا شايع گردد، فرزندان نامشروع و بی هویتی در جامعه به وجود مي‌آيند كه طبعاً مورد حمايت هم قرار نمي‌گيرند. و بدین صورت در جامعه‌اي كه فرزندان نامشروع فراوان گردند، روابط اجتماعي، كه بر پايه روابط خانوادگي بنيان شده، از اساس متزلزل مي‌گردد.

اين عمل ننگين، باعث اشاعه انواع بيماري‌هاي مقاربتي است و افراد زيادي از اين راه، سلامت  خود را از دست داده و مي دهند و همچنین تجربه نشان مي‌دهد كه در كنار انحرافات جنسي، بدترين جنايات اتفاق مي افتد و به اين صورت، آسايش و امنيت اجتماعي در گردباد حوادث ناشي از كردار زشت هوس بازان، از بين مي‌رود.  اين عمل غالباً زمينه‌ساز سقط جنين و كشتن فرزندان و قطع نسل مي‌گردد؛ چراكه زنان مبتلا به اين عمل، هرگز حاضر به نگهداري اين گونه فرزندان نيستند. اين فرضيه كاملاً موهوم كه مي‌توان اينگونه فرزندان را در مؤسساتي زير نظر دولت‌ها، جمع‌آوري كرده و تربيت نمود،  ادعايي بيش نيست؛ چون كه اولاً پرورش فرزندان بي‌پدر و مادر به اين آساني نيست. ثانياً فرزندان بزرگ شده در اين گونه پرورشگاه‌ها، فرزنداني خشن، بي‌محبت، بي‌هويت و بي‌عاطفه و در يك جمله فاقد شخصيت بالنده و مطلوب انساني هستند. جامعه‌ي متشكل از اين چنين افرادي، يك جامعه حيواني توأم با خشونت در همه ابعاد آن خواهد بود. جامعه‌اي كه در آن عفت و حيا، غيرت و مودت و رحمت در ميان افراد اجتماع جاي خود را به بي‌عفتي، بي‌شرمي، بي‌غيرتي و دشمني و شقاوت مي‌دهد.

ازدواج، به عنوان يك سنت حسنه، در طول تاريخ همواره مورد مدح و ستايش نوع بشر بوده و سن ازدواج در اسلام نیز سنی است که فرد به بلوغ رسیده باشد و در قانون ایران نیز در ماده 1041 قانون مدنی همانطور که بیان کردیم به آن پرداخته شده است. هدف از ازدواج تنها اشياع غريزه جنسي نيست، بلكه اشتراك در تشكيل زندگي و انس روحي و آرامش فكري و همدلی و تربيت فرزندان و تعاون و هم‌ياري در همه ابعاد زندگي به منظور حفظ بقاء نوع و مشخص بودن نسل‌ها در آينده و همچنین زمینه بالندگی و پیشرفت همسران است كه بدون اختصاص زن و مرد به يكديگر و تحريم زنا، امكان‌پذير نيست.

5/5 - (2 امتیاز)
اشتراک گذاری :

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *